
نعمتالله سرگلزایی را از روی فیلمها و مستندهای کوتاه چند دقیقهایش شاید خیلیها بشناسند، البته اگر کسی این آشنایی را نداشته باشد فقط کافی است نامش را در اینترنت جستجو کند تا اسامی فیلمهای زیادی با نام او بالا بیاید.
او خود شبکهای را مدیریت میکند که بالغ بر چند هزار مخاطب دارد. البته مهدی سرگلزایی هم در کنار برادر کار کرده است و این روزها خود رزومه چشمگیری در کارنامهاش دارد که از آن جمله میتوان به تدوین و ساخت چند فیلم کوتاه و مستند همچون قاب، کبوتر، باربی، مستقیم، زنان افغان و ... اشاره کرد. او درحال حاضر در حال ساخت مستند، دور آسیا در یک سال است.
با نعمتالله و مهدی سرگلزایی در حاشیه اکران یکی از فیلمهای کوتاه فیلمسازان جوان قرار مصاحبه داریم. نعمتالله سرگلزایی وقتی وارد میشود با تلفن همراهش فیلمی را که از همان ورود و خروج تماشاچیان گرفته و به سرعت تدوین کرده است که نشانمان میدهد.
علاقه او به تدوین و ساخت فیلم به اندازه صحبت درباره کم و زیاد محتوای این موضوع در مشهد نیست. هر دو برادر معتقدند که ما در محله به محله این شهر میتوانیم ابتکار و نوآوری خلق کنیم به شرط اینکه شرایطش محیا باشد.
- فکر کنم یک معرفی از خودتان داشته باشید بد نباشد؟
من نعمتالله سرگلزایی متولد ۱۳۵۴ کارگردان فیلمهای مستند و داستانی و برادرم مهدی متولد ۱۳۶۱ مستندساز و تدوینگر است که در مسئولیت اجرایی هم در واحد هنرهای تصویری حوزه هنری فعالیت دارد.
- میشود حدس زد که این فیلمسازی به صورت موروثی در خانواده شما شکل گرفته است؟
نعمتالله: موروثی نه به آن معنا که از پدر به ما رسیده باشد، اما خودمان خیلی به این کار علاقه داشتیم. یعنی از وقتی که تلوزیون توی خانهها آمد، هم من و هم مهدی یک جور علاقه و کشش عجیبی داشتیم که بدانیم که مراحل ساخت یک فیلم چگونه است و چطور میشود از آن سر درآورد و بعد از همان پلههای پایین فیلمسازی شروع به ساخت کار کوتاه کردیم تا توانستیم جسارت تولید کارهای بزرگتر را هم داشته باشیم. اولش من وارد کار شدم و بعد مهدی، در اصل اولین کارمان «جاده قرمز» بود.
- یک حرف که شاید ما از دهان خیلیها این روزها میشنویم گلایههای هنرمندان از فضای فیلم سازی است.
مهدی: ببینید فضای مشهد فضای هنرمندپرور نیست، به این دلیل که ما سینما به آن معنا نداریم و این روی تمام کارهایمان، نه تنها در بخش فیلمسازی، از فیلمنامه بگیرید تا تدارکات و فیلمبرداریو ... تاثیرگذار است. از طرفی ما مشکل سلیقهای رفتار کردن را هم در مشهد داریم و میبینیم که ساخت خیلی از فیلمها صرفا سفارشی است و نمیتوانی کمترین نقد را به فضای موجود داشته باشی.
این روزها آنقدر فضای هنری بسته شده است و گاه سلیقههای شخصی مسئولان در امور اصلی نقش دارد که ما حتی از بهترین سوژهها صرف نظر میکنیم، در حالی که رسالت تصویر و هنر این است که بازگوکننده واقعیتها باشد. مسئولان ما مدام به دنبال این هستند که شهری بدون مشکل و بدون دغدغه را نشان دهند، در حالی که حقیقت اینگونه نیست.
- نظر خودتان درباره علت حمایت نکردن از هنرمندان چیست؟
نعمتالله: میگویند وظیفه یک مستندساز نشاندادن مشکلات اجتماعی و نقد آن است. به عبارت دیگر، فیلم مستند بازتاب خلاقانهای از واقعیت جامعه است و مستندساز با درک درست به شکل هنرمندانه آن را منعکس میکند، اما همواره ساخت فیلم مستند در ایران با مشکلات خاصی مواجه بودهاست. در کشور ما، به جز تلویزیون جایی برای مستندسازها وجود ندارد و تلویزیون هم امکانات و معذوریتهای خودش را دارد این خودش منجر به سفارشی شدن آثار مستند میشود.
- چه اندازه ساخت فیلم و مستند را به خصوص از محلات و مناطق قدیمی مشهد لازم میدانید؟
مهدی: در چند دهه اخیر تغییرات ناشی از گسترش شهرها موجب شده برای حفظ هویت شهری و مستندسازی بافت قدیمی شهر از تاریخ تصویری و شفاهی استفاده شود. مستندسازی محلات قدیمی از جمله مسائل تحقیقی است که امروزه مورد توجه جدی پژوهشگران است.
زیرا تغییرات ناشی از ساخت و سازها، نمادی جدید از یک شهر را به وجود آورده است که کاملاً متفاوت با سبک معماری گذشته است؛ بنابراین رویکرد به هویت شهری از طریق مستندسازی اقدامی است که کمک میکند تا در فرایند تاریخ شفاهی مستندات و مشاهدات اهالی یک محله گردآوری و به عنوان بخش مستند مطالعات شهری گردآوری شود.
متاسفانه باید بگویم تا به امروز کار مستندسازی بافت قدیمی شهرها متولی خاصی نداشته و برحسب نیاز، برخی از مراکز مطالعاتی درباره محلات مستندسازی کردهاند، ولی ضرورت دارد درباره این موضوع به صورت جدی مطالعه شود.
البته در سالهای گذشته با هدف خاطرهانگیزی معابر، مطالعاتی به صورت پراکنده توسط مجریان زیباسازی شهرها شکل گرفته است. ساختار شهرهای قدیمی از محلات کوچک و بزرگ تشکیل میشده که به مرور زمان و با گسترش شهرها این محلات از بین رفتند. نفوذ مدرنیسم و گذر از سنتگرایی بسیاری از تغییرات ناخواسته را به بافت قدیمی شهرها تحمیل کرده و ساختاری که نشان هویت یک شهر بوده به سرعت تغییر یافته است.
از این رو در حال حاضر بسیاری از اماکن، اسامی و اصطلاحات شهری که در برگیرنده هویت شهر بودهاند رو به فراموشی رفته و باید تاریخ جدیدی برای آنها قائل شد.
- مستند سازی شهری در مشهد بیشتر به بافت اطراف حرم و خود حرم مطهر خلاصه شده است، به نظر شما چرا اینطور است؟ در صورتی که این کلانشهر ظرفیتهای بیشتری دارد.
مهدی: این به نگاه و همان سفارشی بودن کارها برمیگردد. درست است، ما وقتی میخواهیم مستند سازی کنیم یک راست به بافت پیرامون اطراف حرم میرویم، در صورتی که همین منطقه ۱۱ به دلیل حضور پارک ملت پر است از سوژههای اجتماعی. شهر مشهد از جمله نقاطی است که ساختار شهری آن بر اساس محله بوده است.
محلات قدیمی برگرد حرم مطهر شکل گرفته بودهاند. وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) موجب شده سبک زندگی و طراحی شهری از اماکن زیارتی الهام گرفته شده باشد، ولی با گسترش شهرنشینی محلات قدیمی دیگر جوابگوی خیل مهاجران و انبوه مردم نبودهاند و شهرکهای جدید در حاشیه شهر تاسیس شدند که هیچ سنخیت فرهنگی اجتماعی با بافت اصلی شهر نداشتند. به عبارت دیگر این شهرکها زمینه ایجاد فرهنگهای متفاوت در یک شهر را به وجود آوردند.
مثلا همین منطقه ۱۱ شاید قدمت چهار طرف حرم را نداشته باشد، اما نمونههای زیادی از زندگی جدید را میشود در آن دید. بازارهای بزرگ، پارک ملت و حضور همان قشر قدیمی در این منطقه میتواند در صور امکانات فضای خوبی برای بسط فضای شهری و منطقهای باشد. الان ما مدتهاست میخواهیم برای نداشتن جای پارک و خط کشیهای خیابان مستند بسازیم که درست مشابه خیابانهای شلوغ منطقه ۱۱ است، اما خب حمایتی از ما نشد.
- به نظرتان چقدر داشتن یک مرکز مستند در مشهد چقدر لازم است؟
مهدی: این جزو واجباتی است که الان در حال پیگیری است. این مرکز همچون خانهای است که بچهها میتوانند آنجا گرد هم بیایند و مشکلاتشان را رفع کنند. برگزاری ورکشاپها برای دانشجویان و علاقمندان میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
الان ما در حال مذاکره هستیم تا این شرایط در شهرمان به وجود بیاید و بتوانیم اقدامی در این راستا انجام دهیم. اگر این روال کاری و مستندسازی در مشهد ادامه پیدا کند ما بیشتر شبیه کسانی میشویم که به سمت سفارشیسازی رو آوردند و این مسئله به مرور زمان بحرانهای بیشتری را در شهرمان به وجود خواهد آورد.
- شما به غیر از مستند، فیلم داستانی کوتاه و بلند هم میسازید، این آثار را چطور به مخاطبانتان ارائه میکنید؟
نعمتالله: به طور کلی، فیلمهای بلند و کوتاه دارای ذات سینمایی هستند، بنابراین نگاه من به ساخت فیلم کوتاه، نگاهی کاملا حرفهای است و، اما در شکل ارائه به تولید فیلم کوتاه با کمترین هزینه اعتقاد دارم، در عوض سعی میکنم رابطه بصریام را با مخاطبان از طریق شبکههای اجتماعی حتما حفظ کنم.
اگر «مستر تیوی» را در اینترنت جستجو کنید، تعدادی از آثارم را میبینید، من سعی کردم که در این صفحه بخشی از نگاهم را در دنیا با ساخت فیلمهای خیلی کوتاه چند دقیقهای به مخاطب ارائه کنم.
- با توجه به اینکه تجربه ساخت فیلم کوتاه در مشهد را دارید، به نظر شما وضعیت فیلمسازی در شهر ما چگونه است؟
مهدی: متأسفانه مشهد و خراسان رضوی با وجود ظرفیت قابل توجه خود از نظر جغرافیایی برای فیلمسازی، صنعت فیلمسازی ضعیفی دارد؛ تمام سوژههای ناب در شهرستانها وجود دارد و فیلمسازان قابل توجهی هم در این شهر حضور دارند، اما سفارشی بودن جشنوارههای فیلم کوتاه در ایران خلاقیت را از فیلمسازان میگیرد و بسیاری از هنرمندان خلاق این حوزه ترجیح میدهند در خانه بنشینند و به جای تولید به حوزههای نقد و تحلیل روی بیاورند. مشهد بیش از اینکه فیلمساز داشته باشد، تحلیلگر و منتقد حرفهای سینما دارد و به نظر من نشستهای حرفهای فیلم کوتاه در مشهد قویتر از تمام استانهای کشور و حتی تهران است.
- میخواهیم به همین برسیم که چرا فیلمسازان و کلا هنرمندان ما وقتی به تهران میروند یکباره گویی رشد و ترقی میکنند.
نعمتالله: بله این موضوع هست و ما کلا کمترین نیروی انسانی در هنر را میبینم که یک بار به تهران مهاجرت نکرده باشد. برخی موفق هستند، مثلا خانواده کیانیان، خانواده ارجمندها و رضا عطاران و همه ایران آنها را میشناسند و نقش تاثیرگذاری هم در صنعت سینما داشتهاند.
اگر شرایط فیلمسازی در همه نقاط کشور به ویژه مشهد یکسان باشد، بیتردید فیلمسازان مشهدی یک لحظه هم تهران نمیمانند و برای ساخت فیلم خود به مشهد میآیند. صحبت در این مورد بسیار گسترده است و نیاز به آسیبشناسی جدی توسط مسئولان و فیلمسازان دارد. این مسئله تا به حال به شکل تخصصی آسیبشناسی نشده است.
- وضعیت دستمزدها چگونه است؟
مهدی: بهتر است در این باره که کلا صحبتی نکنیم، چون گسترده است و هر کاری یک قیمتی دارد.
خبرنگاران ما دنبال کسانی هستند که جواب تلفنشان را به زور میدهند، اما همین وقت را صرف یک کار اولی نمیکنند
- در پایان اگر حرفی برای گفتن دارید بفرمایید.
مهدی: راستش من یک گله از بچههای رسانه، به خصوص روزنامههای مشهد و خبرگزاریها دارم؛ چرا واقعا کارهای بچههای ما را پوشش نمیدهند؟ چرا ما مدام توی تلگرامشان برنامههایمان را میفرستیم، اما توجه نمیکنند؟
ببینید در تمام دنیا بین رسانه مکتوب و تصویر یک رابطه مستقیم و تنگاتنگ وجود دارد که این باعث دلخوشی همه میشود. نمیدانم چرا ما مدام دنبال این هستیم که آدمهای بزرگ را بزرگتر کنیم؟ حتی گاهی میبینیم خبرنگاران ما دقیقا دنبال کسانی هستند که جواب تلفنشان را به زور میدهند، اما همین وقت را صرف یک کار اولی یا یک فردی که با عشق و پول شخصیاش کاری ساخته نمیکند.
این اتفاق در مشهد خیلی پررنگ است، الان برداشت کوتاه هر هفته یک برنامه فیلم دارد، اما چقدر از مردم عادی از این اتفاق باخبر هستند؟ اصلا چند خبرنگار تا به امروز به ما زنگ زده تا بداند در شهرش چه میگذرد، در هنر مستند و تصویر چه اتفاقی میافتد. من این گله را از جامعه رسانهای دارم و امیدوارم که حتما چاپ شود.
* این گزارش پنج شنبه، ۶ آبان ۹۵ در شماره ۲۱۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است